اثبات وجود حضرت ولی عصر علیه السلام
1-آیاتی از قرآن کریم که در باره ظهور مهدی وگسترش عدل وداد تفسیر وتاویل شده دلالت بر وجود منجی موعود دارد که آیات ذیل از آن جمله است:
«ولقد کتبنا فی الزبور من بعدالذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون»(انبیا105)
(به تحقیق در کتاب زبور یادآوری کردیم که زمین را بندگان صالح من به ارث می برند)
«الذین ان مکنّا هم فی الارض أقامواالصلاه.......»(حج 41)
(مومنان کسانی هستند که وقتی آنها را در زمین به قدرت رسانیدم نماز را اقامه می کنند وزکات می پردازند وامر به معروف ونهی از منکر می کنند وعاقبت نیکو ازآن پرهیزگاران است.)
«اعلموا انّ الله یحیی الارض بعد موتها...»(حدید17)
«ونرید ان نمنّ علی الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمه ونجعلهم الوارثین»(قصص 5)
برای اطلاع بیشتر از چگونگی انطباق آیات بر حضرت به تفاسیر قرآن مراجعه فرمایید.
2-روایات منقوله از رسول الله وائمه هدی علیهم السلام که به دلیل کثرت روایات مربوط به مهدی موعود ؛مدعیان مهدویت از اواخر قرن اول هجری به بعد یکی پس از دیگری ظاهر شدند وهرکسی که به عنوان دفاع از اسلام ومبارزه باستم قیام می نمود خویشتن را مهدی لقب می داد یا پیروانش وی را مهدی می خواندند.
3- کسانی که از شیعه یا اهل سنت یا حتی غیر مسلمان که در شرایطی خاص ایشان را ملاقات وبا ایشان گفتگو کرده اند.در این میان می توان به تشرفات مرحوم مقدس اردبیلی--مرعشی نجفی –پدر آیت الله سیستانی و....اشاره کرد ونیز نامه هایی که حضرت برای بعضی افراد خاص مرقوم نمودند مثل نامه معروف ایشان به شیخ مفید گواه همین مطلب است.
دلایل طول عمر حضرت ولی عصر علیه السلام
1- خدایی که آدم را بدون واسطه پدر ومادر از خاک می آفریند –به خاطر خشم بر قوم نوح زمین را به آب می پوشاند -آتش را که طبیعتش سوزاندن است بر ابراهیم سروسلامت می کند –وآب را که طبیعتش سیلان است جهت نجات موسی وغرق فرعون می شکافد- عزیر نبی را به خواب صدساله و اصحاب کهف را به خواب سیصد ساله می برد و باد وجن ودد ودام را در اختیار سلیمان می نهد ونطفه عیسی را بی واسطه پدر در رحم مریم وطفل را برای اثبات پاکی مادر به سخن وامی دارد وپیامبر را از زمین به عالم ملکوت
می برد ؛توانایی ندارد که ولی وحجت خود را به مدت طولانی عمر دهد و حفظ کند؟؟؟؟؟
2-طول عمر شیطان:
بنابر آیات قرآن و روایات معصومین شیطان موجودی زنده و وسوسه گر شمرده شده و در کل، تمام مردم دنیا به وجود شیطان معتقد وحتی برخی شیطان را الهه خود قرار داده وبا عنوان شیطان پرست این موجود لعین را مورد پرستش قرار می دهند.
خداوندی که می تواند به خاطر حکمتهایی به شیطان طول عمر دهد که در ظاهر عمر او به قبل از خلقت آدم می رسد؛نمی تواند حجت خود را طول عمر بدهد؟؟؟؟؟
3-زنده بودن خضر والیاس و عیسی:
بنابر روایات شیعه و اهل سنت این سه نبی زنده وبعد از ظهور امام زمان علیه السلام از مامومین حضرت شمرده شده اند.
عمر ظاهری این سه پیامبر بیشتر است یا عمر حضرت ولی عصر علیه السلام؟؟بنابر این مسئله طول عمر حضرت مسئله تازه ای نیست.
4-قرآن کریم در مورد حضرت یونس علیه السلام می فرماید اگر یونس نبی از ترک اولی خود توبه نمی کرد او را تا روز قیامت در شکم ماهی باقی می گذاشتیم،خداوند متعال قادر بر هرکار و صادق است.حال نگه داشتن یک شخص در شکم ماهی سخت تر است یا در شرایط عادی؟؟؟؟؟؟؟؟
5-اکثر دانشمندان دنیا اعتراف کرده اند که اگر شرایط مناسبی برای زندگی بشر فراهم شود واز لباس درست و غذای سالم و هوای سالم و زندگی سالم برخوردار شود؛می توان میانگین عمر بشر را به سالهای نامحدودی افزایش داد.
بنابراین افزایش طول عمر یک انسان از دیدگاه علمی نیز قابل اثبات ویک مسئله خارق عادت محسوب نمی شود.
?
?
?
به حول وقوه ی الهی و فضل الهی کار با یه وبلاگ جدیدی رو شروع کردم که اگر خدا بخواهد سعی می کنم بیشتر به نقد برنامه های صدا وسیما بپردازم.
البته برای شروع مطالب جزوه ای رو که برای جامعه اسلامی دانشگاه اصفهان وعلوم پزشکی نوشته بودم رو وبا عنوان -کودتای نرم-چاپ شد ،تو وبلاگ اوردم که کل اون مطالب سه پست اول وبلاگ رو تشکیل میده.انشاالله از پستای بعدی به شرح بیشتر برنامه ها می پردازم ؛به شرطی که دوستان حتما با نظراتشون مارو بیشتر کمک بدن.
آدرس وبلاگ اینه:
http://naghdibarsedavasima.parsiblog.com/
بیست و پنجم اردیبهشت ماه مصادف است با سالروز اشغال سرزمین مقدس اسلامى فلسطین به وسیله صهیونیستهاى غاصب
علل تجاوز یهود به فلسطین
یهودیان در اثر فشار و مظالم حکومت روسیه تزارى، لهستان و رومانى و کشتار آنها در سال 1882 درروسیه، به دور یکدیگر جمع شدند و یکى از سران یهود بهنام »بینکر« کتابى به نام »خودمختارى« تألیف کردو یهودیان را توصیه و تشویق نمود که هر چه زودتر متشکل شوند و وطن و مرکز مستقلى براى خود بهوجود آورند تا در همه جا بیگانه تلقى نشوند و علاج اساسى این درد را تشکیل دولت یهود در سرزمین فلسطین دید که »ارض وطن یهود« خوانده بود به دنبال این پیشنهاد بود که یهودیان سرشناس و صاحبنام و سایر گروههاى یهودى، نام »صهیون« را برخود گذاردند و احیاى زبان عبرى، دعوت یهود به مهاجرت به فلسطین و تملک و آباد نمودن اراضى آن را هدف خود قرار دادند
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حبیب الله حاتمی فرد ( پنج شنبه 88/2/24 :: ساعت 11:8 عصر )
امام علی علیه السلام :دو نعمت است که ارزش آنها را نمی داند مگر کسی که آنها را از دست داده باشد:جوانی وتندرستی غرر الحکم ودرر الکلم ح 5764
امام باقر علیه السلام فرمودند:اگر جوان شیعه ای را نزد من بیاوررند که علم دین نمی آموزد ،اورا تأدیب می کنم. المحاسن ج 1 ص 357
مقام معظم رهبری (حفظه الله)
برای نسل جوان ،به خصوص نسل جوان دانشجو بی تفاوتی وخونسردی جایز نیست.آن جوانی که به سرنوشت کشور نیندیشد وحوادث و خصومت هایی را که نسبت به کشورش در دنیا سازماندهی می شود ،نبیند ونسبت به آنها نجوشد ونخروشد،آن جوان لایق این نیست که نام جوانِ شهروندِ یک ملت انقلابی را روی خودش بگذارد.
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با گروه کثیری از دانشجویان ودانش آموزان-13 آبان 1368
بعضیا تا به یه درجه از تحصیلات میرسن یا یه مدرکی می گیرن ،انتظار دارن که دیگه دست به سیاه و سفید نزنن و بلافاصله یه کار در رابطه با تحصیلاتشون براشون فراهم بشه....یا بعضیا فکر میکنن چون یه دیپلم یا لیسانس گرفتن ،دیگه از دماغ فیل افتادن و حتما باید پشت میز بشینن...باور کنید بعضی از مشکلات اقتصادی(نه همش،بعضیاشم مربوط به دولت و حکومته)مربوط به خودما ایرانی هاست.خصلت تنبلی که داریم باعث میشه که اونطور که باید از مواهب خدادای مملکتمون استفاده نکنیم.بله از ماست که بر ماست.جوونای ما اگه به این نکته برسن که از این ستون تا اون ستون فرجه و نباید یه گوشه ای نشست تا همه چیز خودش فراهم بشه ؛بلکه حرکت کنن -کاری بکنن تا عجالتا تا اون موقع که کار مورد نظرشون پیدا بشه ،بیکار نباشن ،اونوقت خدا هم بهشون لطف میکنه و........
به این داستان توجه کنید:
به گذشته پرمشقت خویش مى اندیشید، به یادش مى افتاد که چه روزهاى تلخ و پرمرارتى را پشت سرگذاشته ، روزهایى که حتى قادر نبود قوت روزانه زن و کودکان معصومش را فراهم نماید. با خود فکرمى کرد که چگونه یک جمله کوتاه فقط یک جمله که در سه نوبت پرده گوشش را نواخت ، به روحش نیرو داد و مسیر زندگایش را عوض کرد و او و خانواده اش را از فقر و نکبتى که گرفتار آن بودند نجات داد.
او یکى از صحابه رسول اکرم بود. فقر و تنگدستى بر او چیره شده بود. در یک روز که حس کرد دیگر کارد به استخوانش رسیده ، با مشورت و پیشنهاد زنش تصمیم گرفت برود و وضع خود را براى رسول اکرم شرح دهد و از آن حضرت استمداد مالى کند.
با همین نیت رفت ، ولى قبل از آنکه حاجت خود را بگوید این جمله از زبان رسول اکرم به گوشش خورد:(هرکس از ما کمکى بخواهد ما به او کمک مى کنیم ، ولى اگر کسى بى نیازى بورزد و دست حاجت پیش مخلوقى دراز نکند، خداوند او را بى نیاز مى کند)
آن روز چیزى نگفت . و به خانه خویش برگشت . باز با هیولاى مهیب فقر که همچنان بر خانه اش سایه افکنده بود روبرو شد، ناچار روز دیگر به همان نیت به مجلس رسول اکرم حاضر شد، آن روز هم همان جمله را از رسول اکرم شنید:(هرکس از ما کمکى بخواهد ما به او کمک مى کنیم ، ولى اگر کسى بى نیازى بورزد، خداوند او را بى نیاز مى کند)
این دفعه نیز بدون اینکه حاجت خود را بگوید، به خانه خویش برگشت ، و چون خود را همچنان در چنگال فقر ضعیف و بیچاره و ناتوان مى دید، براى سومین بار به همان نیت به مجلس رسول اکرم رفت ، باز هم لبهاى رسول اکرم به حرکت آمد و با همان آهنگ که به دل قوت و به روح اطمینان مى بخشید همان جمله را تکرار کرد.
این بار که آن جمله را شنید، اطمینان بیشترى در قلب خود احساس کرد. حس کرد که کلید مشکل خویش را در همین جمله یافته است . وقتى که خارج شد با قدمهاى مطمئن ترى راه مى رفت . با خود فکر مى کرد که دیگر هرگز به دنبال کمک و مساعدت بندگان نخواهم رفت . به خدا تکیه مى کنم و از نیرو و استعدادى که در وجود خودم به ودیعت گذاشته شده استفاده مى کنم و از او مى خواهم که مرا در کارى که پیش مى گیرم موفق گرداند و مرا بى نیاز سازد.
با خودش فکر کرد که از من چه کارى ساخته است ؟ به نظرش رسید عجالتا این قدر ازاو ساخته هست که برود به صحرا و هیزمى جمع کند و بیاورد و بفروشد. رفت و تیشه اى عاریه کرد و به صحرا رفت ، هیزمى جمع کرد و فروخت . لذت حاصل دسترنج خویش را چشید. روزهاى دیگر به این کار ادامه داد تا تدریجا توانست از همین پول براى خود تیشه و حیوان و سایر لوازم کار را بخرد. باز هم به کار خود ادامه داد تا صاحب سرمایه و غلامانى شد.
روزى رسول اکرم به اورسید و تبسم کنان فرمود:(نگفتم هرکس از ما کمکى بخواهد ما به او کمک مى دهیم ، ولى اگر بى نیازى بورزد خداوند او را بى نیاز مى کند. داستان راستان استاد شهید مطهری داستان دوم
گندم از گندم بروید جو زجو
بعضیها فکر میکنن صف اول نماز جماعت مخصوص پیر مردا یا پیرزناست.خدا نکنه یه بچه خردسال بره صف اول بشینه.چنان نهیبی به بچه بیچاره میزنن که ........
بارها جاهای مختلف که امام جماعت بودم وقتی همچین قضیه ای را میدیدم،محترمانه به بزرگترا تذکر می دادم که این کار و نکنن و بچه ها رو از صف اول عقب نندازن.میگفتم:روایت از آقا رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم)هست که فرمودند:بچه هار ا از صف اول نماز جماعت عقب نرانید بلکه بین آنها فاصله شوید.
اما .......عوض اینکه گوش بدن و عمل کنن،سر نزدیک گوش همدیگه می بردنو وبا نگاه تحقیر آمیزی به من (خدا می دونه درباره من چی می گفتن)انگ بی سوادی به من میزدن و میگفتن :ما تا حالا ندیدیم یه بچه بیاد صف جلو بشینه..صف اول مال پیرمرداست.منم گاهی به زبان شوخی بهشون میگفتم:جلو تر از صف اول امام جماعت ایستاده که اونم جوونه ...بنا برمطلب شما امام جماعت هم باید حتما پیرمرد باشه.
باور کنید بعضی رفتار های بزرگتر باعث بعضی ناهنجاری ها میشه.به این چندتا خاطره از حاج آقا قرائتی توجه بفرمایید........
هفت ساله بودم که به یکی از مساجد کاشان رفتم.در صف اول نماز جمعه ایستاده بودم که پیرمردی مرا به عقب هل داد و گفت:بچه صف اول نمی ایستد!واین درحالی بود که با بی احترامی هم جایی را غصب کرد و هم ذهن کودکی را نسبت به نمازومسجد مکدر کرد.پس از گذشت سالها هنوز آن خاطره تلخ در ذهنم مانده است.
معلم بداخلاق
یادم نمی رود وقتی معلم سر کلاس می امد،مشق ها را چنان خط می زد که گاه کاغذ پاره می شدوما همین طور مات ومبهوت نگاه می کردیم که آقا !ما تا نصف شب مشق نوشته ایم و شما اصلا نگاه نکردی که ما چه نوشته ایم.آنقدر معلم ما بداخلاق بود که اگر یک روز که لبخند می زد ما تعجب می کردیم.
یادم نمی رود روزهایی که مدرسه می رفتم ،وقتی مدرسه تعطیل می شد بچه ها با سیخی،میخی ،چوبی دیوارهای مردم را خط می کشیدند.
فکرکردم که این اثر کار معلم است.وقتی معلم مشق شاگردرا خط می کشد ،آن هم طوری که گاهی ورقه پاره می شود، بچه هم خارج مدرسه به دیوار مردم خط می کشد
چرا بعضىها دعایشان مستجاب نمى شود؟
یکی از مباحثی که همیشه یک علامت سوال بزرگ در اذهان ایجاد میکند؛ مستجاب نشدن برخی از دعاها میباشد. در پاسخ باید گفت برای مستجاب شدن دعا، لوازم و شرایطی نیاز است که اگر آنها فراهم نباشد؛ دعا مستجاب نمیشود
.پس لازم است که قبل از دعا کردن شرایط و لوازم آن را شناسایی کرده و به آن عمل کنیم. یکی از شرایط مهم استجابت دعا، خوردن غذای حلال میباشد. با یک مثال موضوع را تبیین میکنیم
."
اگر به جاى بنزین مخصوص، گازوئیل یا آب در باک هواپیما بریزیم، پرواز صورت نمى گیرد، دعاى کسانى مستجاب مى شود که در شکم آنان لقمه حرام نباشد .در حدیثی از معصوم(علیه السلام) آمده است: «مَن سرّه أن یُستجاب دعائه فَلیطیّب کسبه» (1)؛ هر کس دوست دارد دعایش مستجاب شود، درآمد و لقمه خود را پاکیزه و حلال کند. بگذریم که دعا به معناى طلب خیر است و بسیارى از خواسته هاى ما خیر نیست و ما خیال مىکنیم خیر را طلب مىکنیم."(2
)حال اگر کسی خمس و زکات مالش را پرداخت نکرده باشد و از آن مال برای گذران زندگیش استفاده کند؛ آیا باید انتظار داشته باشد که دعایش مستجاب شود؟
!کسی که برایش مهم نیست از چه راهی مال خود را به دست میآورد و به حلال و حرام بودنش توجه ندارد؛ آیا باید توقع مستجاب شدن دعایش را داشته باشد؟
کارمندی که از ساعات کاریش میدزدد و مسئولیتهایش را انجام نمیدهد؛ آیا درآمدش حلال است؟ چرا که دزدی فقط این نیست که از دیوار خانه کسی بالا برویم. اگر کسی از کارش زد و درست انجام نداد هم مرتکب دزدی شده است و در نتیجه درآمد حرام خواهد داشت. آیا چنین فردی باید منتظر به اجابت رسیدن دعایش باشد؟
!فردی که گوشت و پوست بدنش از مال حرام، تشکیل شده؛ و هر مالی را از هر جایی که به دست میآورد، میخورد؛ آیا میتواند توقع داشته باشد که خداوند دعایش را مستجاب کند؟
!در اینجاست که خاضعانه به درگاه حضرت باریتعالی دست نیاز بلند میکنیم و میگوییم
:اللهم اجعل رزقاً حلالاً ، طیبباً ، واسعا
.خدایا رزقی حلال، طیب و پاک، گسترده و بسیار، روزیمان بفرما
برگرفته از وب سایت امام جمعه شهر زرین شهر
http://jomezarin.lenjan.ir/Default.aspx?tabid=2300
امام باقر علیه السلام :
إِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ یُحِبُّ الْمُداعِبَ فِى الْجَماعَةِ بِلا رَفَثٍ؛
**********
کافى 2/663/4
رسول اکرم صلى الله علیه وآله:
إِنّى أَمْزَحُ وَلا أَقولُ إِلاّ حَقّا؛
**********
شرح نهج البلاغه 6/330
رسول اکرم صلى الله علیه وآله:
اَلْمُؤْمِنُ دَعِبٌ لَعِبٌ وَالْمُنافِقٌ قَطِبٌ غَضِبٌ؛
**********
تحف العقول ص49
رسول اکرم صلىالله علیه وآله:
أَتَتِ امْرَأَةٌ عَجوزٌ إِلَى النَّبِىِّ صلى الله علیه وآله فَقالَ لاتَدْخُلُ الْجَنَّةَ عَجوزٌ، فَبَکَتْ، فَقالَ: إِنَّکَ لَسْتَ یَوْمَئِذٍ بَعَجوزٍ، قالَ اللّهُ تَعالى( إِنّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً فَجَعَلْناهُنَّ أَبْکارا)
**********
پیر زنى نزد پیامبر صلى الله علیه وآله آمد. حضرت به او فرمودند: پیر به بهشت نمى رود. پیرزن گریست. حضرت فرمودند: تو در آن روز پیر نخواهى بود. خداى متعال مى فرماید: «ما آنان را آفرینش نوینى بخشیدیم و همه را دوشیزه قرار دادیم
تنبیه الخواطر 1/112
امام کاظم علیه السلام:
إِنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله علیه وآله کانَ یَأْتیهِ الأَْعْرابىُّ فَیُهْدى لَهُ الْهَدیَّةَ، ثُمَّ یَقولُ مَکانَهُ: أَعْطِنا ثَمَنَ هَدیَّتِنا فَیَضْحَکُ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه وآله وَکانَ إِذَا اغْتَمَّ یَقولُ: ما فَعَلَ الأَْعْرابىُّ؟! لَیْتَهُ أَتانا؛
**********
کافى 2/663/1
امام على علیه السلام:
کَثْرَةُ الْمِزاحِ تَذْهَبُ الْبَهاءَ وَتوجِبُ الشَّحْناءَ؛
**********
غررالحکم 4/597/7126
امام على علیه السلام:
مَنْ کَثُرَ مِزاحُهُ اسْتُجْهِلَ؛
**********
غررالحکم 5/183/7883
امام على علیه السلام:
رُبَّ هَزْلٍ عاد َجِدّا؛
**********
تحف العقول ص85
رسول اکرم صلى الله علیه وآله:
لا یَبْلُغُ الْعَبْدُ صَریحَ الإِْیمانِ حَتّى یَدَعَ الْمِزاحَ وَالْکَذِبَ وَیَدَعَ الْمِراءَ وَإِنْ کانَ مُحِقّا؛
**********
الترغیب والترهیب 3/594/20
امام صادق علیه السلام :
إِذا أَحْبَبْتَ رَجُلاً فَلا تُمازِحْهُ وَلاتُمارِهِ؛
**********
کافى 2/664/9
برگرفته از وب سایت نماینده ولی فقیه و امام جمعه اصفهان آیت الله طباطبایی نژاد
http://www.em-esf.com/fa_default.asp?RP=M_Content.asp&P1N=ContentId&P1V=372&R=7355722&L=fa&FT=False
* اگر انسان نتواند یک جا جهیزیه دختر را تهیه کند ومجبور باشد که هرسال مقداری از آن را تهیه نماید یا درشهری باشدکه معمولا هرسال مقداری از جهیزیه دختررا تهیه
می کنند به طوری که تهیه نکردن آن عیب است چنانچه دربین سال از منافع آن سال جهیزیه بخرد ،خمس ندارد.
*اگر از منفعت کسب آذوقه ای برای مصرف سالش بخرد ودر آخر سال زیاد بیاد باید خمس آن را بدهدو اگر بخواهد قیمت آن را بدهد باید قیمت آخر سال را حساب کند.
توضیح المسائل شش مرجع باب خمس
لقمه حرام و آثار آن
امام باقر علیه السلام در مورد اثر لقمه حرام فرمودند:تمام گناهان در انحطاط انسان موثر است لیکن قویترین وموثرترین آنها آن چیزی است که از لقمه حرام در بدن انسان گوشت و خون برویاند
.(اصول کافی ج2ص269) وچه بسا غذای حرام زمینه رشد صفات زشت دیگر ویا مرتکب شدن به دیگر محرمات الهی را فراهم آورد.چنانچه مولوی می گوید:چون ز لقمه تو حسد بینی ودام جهل وغفلت زایدآن را دان حرام
لقمه ای کان نور افزود وکمال آن بود آورده ازکسب حلال
و کلام امام حسین علیه السلام درروز عاشورا ناظر بر این نکته است،آنجا که حضرتش لشکریان عمر سعد علیه لعنت ا... را نصیحت کردند و آنگاه که سخنان مبارکش بر آنان موثر واقع نشد، فرمودند:«ملئت بطونکم من الحرام»شکمهایتان از حرام پر شده است.